دیکشنری
در مدار قرار دادن واحد
english
1
general
::
unit commitment
transnet.ir
معنی‌های پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
در گرمابست
در گرو بودن
در گرو بودن تحت گرو قرار دادن
در گروه اول جای می گیرم
در گه
در گوشه و کنار
در گیر
در گیر شدن
در لیست سیاه گذاردن گذاشتن
در مجاورت
در مجموع
در محدوده شهر تهران
در محضر شما
در محضر ما
در مخاطره
در مدار قرار دادن واحد
در مدار قرار دادن واحدها
در مدت
در مرحله
در مرحله پژوهش
در مرخصی بودن
در مزایده شرکت کردن
در مسیر
در مضیقه
در مضیقه افتادن
در مضیقه بودن
در مضیقه قرارگرفتن
در مضیقه گذاشتن قرار دادن
در مضیقه ماندن
در معابر و اماکن عمومی متعرض زنان شدن
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید